چرا برای امام حسین (ع) گریه می کنیم ؟
مىگویند اگر امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا پیروز شد چرا آن روز را جشن نمىگیریم؟
چرا گریه مىکنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزى بزرگ براى چیست؟ گریه زبان صادق و طبیعى شوق و اندوه و درد و عشق یک انسان است. گریه تجلى طبیعى یک احساس و حالتى جبرى و فطرى از یک رنج، یک شوق یا یک اندوه مىباشد یکى از دانشمندان غرب مىگوید: «انسانى که هرگز نمىگرید و گریستن را نمىداند احساس انسانى را فاقد است».
مگر نه اشک زیباترین شعر و بىتابترین محبت و پر گدازترین ایمان و تب دار ترین احساس و خالصترین «گفتن» و لطیف ترین «دوست داشتن» است که همه در کوره دل به هم آمیخته و ذوب شده و قطرهاى گرم شدهاند به نام اشک؟ مگر نه قلب، قالب اشک است و اشک در قلب شکل مىگیرد و لذا اشک شبیه قلب است:
اى بسا قلبهاى سوزانى که زبان راز آن نگوید باز
لیک آن دیدگان نورانى راز دلداده مىکند ابراز
گریه ترجمان دل است مثلا کسى که عزادار است و مرگ عزیزى قلبش را مىسوازند، باید گریه کند. وقتى که دلش یاد از او مىکند و زبانش سخن از او مىگوید چشمش نیز با او همدردى مىکند مگر چشم از زبان صادقانهتر سخن نمىگوید؟!
اشک چشم نشانه رقت قلب است کسى که از صحنه دلخراش منقلب نمىشود تا اشک تأثر بریزد و نیز از حقیقت و جلوه زیبائى لذت نمىبرد تا اشک شوق جارى گرداند از قلب سلیم و روح متعادل برخوردار نیست.
امیرمومنان على (علیه السلام) مىفرماید:
«خداوند متعال افرادى را که به هنگام استماع قرآن تحت تأثیر قرار نمىگیرند و از شنیدن آیات مربوط به قیامت تعجب نمىکنند، و خنده مىنمایند، مورد سرزنش قرار مىدهد و مىفرماید : (تضحکون و لا تبکون) و نیز فرموده: (بکاء العیون و خشیة القلوب من رحمة الله تعالى)(1)
چنانکه «جمود عین» و محروم بودن از اشک و گریه از خوف خدا نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفى شده است.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «من علامات الشقاء: جمود العین، قسوة القلب...» (2)
در مقابل، آن دسته از مومنانى که بصیرتى روشن قلبى رؤوف و احساسى پاک و شفاف دارند در زبان قرآن کریم با جمله (یبکون و یزیدهم خشوعا) و (سجدّا و بکیّا) مورد ستایش قرار گرفتهاند . قهرا این نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشک شوق و به خاطر مظلومیت آنان هم اشک غم و اندوه از چشم خود جارى مىکنند.
پی نوشت ها :
1- ارشاد القلوب: ص .128
2- بحار الانوار: ج 90 ص .336